چشم به راه...

کوتاه ترین دعا برای بهترین آرزو...اللهم عجل لولیک الفرج

چشم به راه...

کوتاه ترین دعا برای بهترین آرزو...اللهم عجل لولیک الفرج

برای توصیف آدم ها باید کلمه بلد بود ...باید خیلی کلمه بلد بود..آن هم خیلی خیلی.
به نظرم آدم ها اصولا موجودات پیچیده ای هستند و تو موظفی برای توصیف این موجود پیچیده،پیچیده بنویسی...
حتی اگر آن موجود پیچیده خودت باشی!!
17 سال هم که با خودت زندگی کرده باشی انتظار زیادی است که بخواهی در یک پاراگراف توصیف کنی شخصیتت را...
پس این جا خالی خواهد ماند درست تا لحظه ای که بتوانم برای توصیف یک موجود پیچیده به تعداد کافی کلمه پیدا کنم؛حتی اگر آن موجود پیچیده خودم باشم....

با احترام،مهدیه سادات حقی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

ماه عسلی که تلخ می شود...با کارهایمان!!!

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

اسمش را نمی گذارم جنگ بهتر است بگویم مذاکره(!)

این چند روز بیش از همیشه  با خودم مذاکره می کنم که آیا واکنش نشان دادن به اتفاقات اخیر ماه عسل کار درستی است؟

آیا این دامن زدن به برخی از حواشی این روز های این برنامه نیست؟

جدیدا تعداد سولاتی که پاسخشان  نمی دانم است زیاد شده!!!

هنوز هم مطمئن نیستم که می خواهم حرفی را که چند سال پیش زده بودم تکرار کنم یا نه!

راستش آن موقع ها می ترسیدم...از ترکیدن ماه عسل می ترسیدم.

می ترسیدم چون ماه عسل بزرگ شده بود.

در واقع ماه عسل را بیش از حد بزرگ کرده بودند!

خیلی خیلی بزرگ.

می دانید که باد کنک که بیش  از حد باد شود می ترکد.

و من از ترکیدن ماه عسلی که دوستش داشتم می ترسیدم.

تا امسال...



تا امسال که ماه عسل 10 ساله شد و حواشی اش سرسام آور تر از همیشه

حواشی نچسبی که آدمیزاد از بوی تعفنشان فراری است،هرچند که همیشه عادت خرمگسان خلاف آدمیان بوده است...

انتشار این متن دلیل دارد:

دلیلش ماه عسل نیست

دلیلش مردم ایران اند

دلیلش خودمانیم

ما مردمی که به تمدن چندین هزار ساله معروف بوده  ایم و حالا چنان بی فرهنگی در بینمان موج میرند که آدم را از عاقبت بچه های این سرزمین می ترساند

ما مردمی که منصف بودن خصلت بارز تک تکمان بود و حالا چنان قید انصاف را زده ایم که انگار نه انگار


حساب و کتاب گاف بزرگ ماه عسل را می گذارم برای بعد...

اینکه چه طور ندانسته یک پزر یا بهتر بگویم مدل را به یک برنامه مذهبی دعوت می کنند را علی الحساب می گذارم کنار...

این که چه طور حساسیت ها در نظر گرفته نمی شود را فعلا ندید می گیرم....

شاید بعدا جواب هایشان برایم حل شد..

آنقدر این اشتباهِ از سر نمی دانم چی ، برایم غیر قابل توجیه هست که وصفش در کلام نگنجد!!!

اما

فهوای کلامم می دانید چیست؟!

این است که

ما معنی نقد را نفهمیده ایم.ما به این واژه ی کارآمد ظلم کردیم.ما هرقت توهین کردیم و افترا زدیم و ذهن مخابمان را مشوش کردیم ، اسمش را گذاشتیم نقد

حالا وقتی می گوییم نقد ، دیگر کیست که یادش بیاید دیدن نقاط مثبت و منفی یک اثر به طور همزمان؟

تعریفی که در ادبیات سال  اول دبیرستان بود..درس یازدهم

ما عمیقا ماه رمضان را فراموش کرده ایم.

خُلق نیکو را به باد  فراموشی سپرده ایم.

لباس قضات را از تنمان در نمی آوریم مگر خدای ناکرده موردی برای قضاوت از دست برود!


فلان آقای مجری خوب پول می گیرد 

قبول،

خوب حرف می زند

قبول،

ده سال بهترین ایام سال از پشت قاب جادویی به مردم سلام می کند و هر روز به طرفدارانش اضافه می شوند 

قبول،

گیرم پشت سرش کلی کشته مرده دارد و در مقابلش لشکر خونخوار منتقدان صف کشیده اند 

قبول ،

اما مسئله این نیست!

مسئله اینست که ما هنوز یاد نگرفته ایم صاحب هر ماشین مدل بالایی دزد نیست.

ما یاد نگرفته ایم که ناکامی های شخصی دلیلی برای  تهمت و افترا به افراد موفق نیست.

ما یاد نگرفته ایم هرچه را که شنیده ایم نباید زود باور کنیم.

ما یاد نگرفته ایم اگر دستمزد های میلیاردی را باور می کنیم باید 35 روز خانه نرفتن ها و 35 شب روی مبل خوابیدنها  را هم باور کنیم.

ما هنوز هم که هنوز است تصورمان از سخت ترین کار دنیا کار معدن است ، حال آن که کار فرهنگی به مراتب سخت تر و دشوارتر خواهد بود.

ما خیلی چیز ها را فراموش کرده ایم.

ما فراموش کرده ایم دروغ و غیبت و تهمت گناهان کبیره اند...که سرمان باید به کار خودمان باشد!

اما اینکه سرت به کار خودت باشد نافی امر به معروف نهی از منکر نیست...که اتفاقا در کنار این مفاهیم بزرگ تکمیل می شود.

 این همه را گفتم که برسم به این جمله...

"حواسمان باشد چقدر خودمان را محاسبه می کنیم که  این قدر حساب و کتاب می کنیم سکنات دیگران را؟"

فقط کمی بیشتر چشمانمان را باز کنیم...

  • مهدیه سادات حقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">